معنی خاطرات و خطرات
حل جدول
لغت نامه دهخدا
خطرات. [خ َ طَ] (ع اِ) آفتها. خطرها. (یادداشت بخط مؤلف). || ج ِ خَطرَه. رجوع به خطره در این لغت نامه شود.
خاطرات
خاطرات. [طِ] (ع اِ) ج ِ خاطره است.
- دفترچه ٔ خاطرات، دفتری است که شخص خاطره ٔ خود را در آن ثبت مینماید.
رجوع به خاطره شود.
خطرات الوسمی
خطرات الوسمی. [خ َ طَ تُل ْ وَ می ی] (ع اِ مرکب) لمعهای چراگاه. (منتهی الارب). آن قسمت از چراگاه که بنای خشکیدن گذارند. (ناظم الاطباء).
واژه پیشنهادی
مهدی قلی خان هدایت
فرهنگ معین
(~.) [ع.] (اِ.) جِ خاطره، مجموعه رویدادها و سرگذشت های مربوط به یک شخص یا یک دوره.
فرهنگ واژههای فارسی سره
یادبودها، یادمان ها
مترادف و متضاد زبان فارسی
خاطرهها
کلمات بیگانه به فارسی
دفتر یادبود
فارسی به عربی
معادل ابجد
2427